آیه 4 سوره اعراف
<<3 | آیه 4 سوره اعراف | 5>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و چه بسیار اهالی شهرها را که هلاک کردیم و آنها را عذاب ما آمد آن گاه که در آسایش شب یا به خواب راحت نیمروز بودند.
چه بسیار شهرهایی که اهلش را [به سبب گناهانشان] هلاک کردیم و عذاب ما در حالی که شب یا نیم روز در استراحت و آرامش بودند، به آنان رسید!!
و چه بسيار شهرها كه [مردمِ] آن را به هلاكت رسانيديم، و در حالى كه به خواب شبانگاهى رفته يا نيمروز غنوده بودند، عذاب ما به آنها رسيد.
چه بسا قريههايى كه مردمش را به هلاكت رسانيديم، و عذاب ما شب هنگام يا آنگاه كه به خواب نيمروزى فرورفته بودند، به آنان دررسيد.
چه بسیار شهرها و آبادیها که آنها را (بر اثر گناه فراوانشان) هلاک کردیم! و عذاب ما شبهنگام، یا در روز هنگامی که استراحت کرده بودند، به سراغشان آمد.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
بأسنا: بأس: سختى. مراد از آن در اينجا عذاب است.
بياتا: بيات و تبييت: قصد كردن دشمن در شب. مراد از آن آمدن عذاب در شب است. مثل: «إِنْ أَتاكُمْ عَذابُهُ بَياتاً أَوْ نَهاراً» يونس/50.
كم: (بر وزن جم) اسمى است كه بر كثرت دلالت دارد (اى بسا).
قائلون: قيل (به فتح قاف) و قيلوله: خوابيدن در وسط روز. قائله به معنى وسط روز است. «قائلون»: خواب رفتگان و استراحت كنندگان در وسط روز.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ كَمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها فَجاءَها بَأْسُنا بَياتاً أَوْ هُمْ قائِلُونَ «4»
چه بسيار آبادىهايى كه ما اهل آنجا را (به خاطر فساد و كفرشان) نابود كرديم. پس قهر ما به هنگام شب يا روز، هنگامى كه به استراحت پرداخته بودند، به سراغشان آمد.
فَما كانَ دَعْواهُمْ إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا إِلَّا أَنْ قالُوا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ «5»
پس آن هنگام كه قهر ما سراغشان آمد، سخن و اعتراضى نداشتند، جز آنكه گفتند: ما قطعاً ستمكار بوديم.
نکته ها
«قرية»، به معناى روستا نيست، بلكه مركز اجتماع مردم است، چه شهر، چه روستا.
«بيات»، شب هنگام و شبانه است و «قائِلُونَ» از «قيلولة»، به معناى خواب يا استراحت نيمروز است. «اقاله» به معناى پس گرفتن جنس فروخته شده از همين باب است، چون خريدار، از نگرانى معامله راحت مىشود.
هر ستمگرى، روزى در مواجهه با قهر خدا به اشتباه خود اعتراف مىكند، «إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ» ولى اين اعترافات ثمرى ندارد. چنانكه در آيهى ديگر مىخوانيم: هنگامى كه عذاب ما را
جلد 3 - صفحه 19
ديدند، گفتند: به خداى يگانه ايمان آورديم و به آنچه شركورزيديم، كافر شديم؛ امّا ايمان به هنگام عذاب سودى براى آنان نداشت. فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا قالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَ كَفَرْنا بِما كُنَّا بِهِ مُشْرِكِينَ فَلَمْ يَكُ يَنْفَعُهُمْ إِيمانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا ... «1»
پیام ها
1- مناطقى كه با قهر الهى نابود شدند، بسيار است. «وَ كَمْ»
2- از تجربيّات تلخ ديگران، عبرت بگيريم. «وَ كَمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها»
3- قرآن با بيان هلاكت قريهها به جاى هلاكت مردم، عظمت عذاب را بيان مىكند. «وَ كَمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها»
4- كيفرهاى الهى مخصوص قيامت نيست، ممكن است در دنيا هم نمونههايى از آن را ببينيم. «وَ كَمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها»
5- هر كس غير خدا را سرپرست گرفت، منتظر قهر الهى باشد. وَ لا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ ... وَ كَمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها
6- از سنّتهاى الهى، نابود كردن امّتها به خاطر نافرمانى و تبعيّت از ديگران است. وَ لا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ ... وَ كَمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها
7- ارادهى خداوند، همه چيز را دگرگون مىكند. «أَهْلَكْناها»
8- قهر الهى، گاهى ناگهانى است و روز و ساعت مشخّص و فرصتى براى فكر و چارهجويى ندارد. «بَياتاً أَوْ هُمْ قائِلُونَ»
9- عذاب به هنگام استراحت، غافلگيرانه وتلختر است. «بَياتاً أَوْ هُمْ قائِلُونَ»
10- بسيارى از شعارها در زمان رفاه است، هنگام خطر، كسى حرفى براى گفتن ندارد. فَما كانَ دَعْواهُمْ ...
11- حوادث و خطرها، غرور را مىشكند و پردههاى غفلت را كنار زده و وجدانها را بيدار مىسازد. «إِلَّا أَنْ قالُوا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ»
«1». مؤمن، 84- 85.
جلد 3 - صفحه 20
12- اگر امروز با اختيار خضوع نكرديد، روزى به اجبار كرنش خواهيد كرد. «قالُوا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ»
13- سراغ غير خدا رفتن و عدم پيروى از انبيا (كه در دو آيهى قبل بود)، ظلم است. «كُنَّا ظالِمِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ كَمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها فَجاءَها بَأْسُنا بَياتاً أَوْ هُمْ قائِلُونَ «4»
بعد از امر به متابعت اوامر و نواهى ترك آن را تحذير مىفرمايد:
وَ كَمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها: و چه بسيار از شهرهائى كه كفار و فجار بودند، اراده نموديم يا حكم فرموديم به هلاكت ايشان، فَجاءَها بَأْسُنا بَياتاً:
«1» تفسير عياشى، جلد اوّل صفحه 2، حديث اوّل.
جلد 4 صفحه 12
پس آمد اهل آن شهرها و قريهها را عذاب ما، در حالتى كه بيتوته كرده بودند، مانند: قوم لوط كه هفت يا پنج شهر با اهل آنها را تماما در شب هلاك نموديم، أَوْ هُمْ قائِلُونَ: يا در حالتى كه آنها خفتگان نيمروز و در خواب قيلوله بودند، مانند: قوم شعيب.
تخصيص اين دو وقت به جهت آنست كه زمان آسايش و استراحتند و تصور و توقع وقوع عذاب در آن نيست. پس بليه غير منتظره كه بر طريق فجئه و ناگهانى است، دشوارتر و سخت تر، و رسوائى آن بيشتر؛ چنانچه نعمت غير مترقبه نيكوتر و لذيذتر است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ كَمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها فَجاءَها بَأْسُنا بَياتاً أَوْ هُمْ قائِلُونَ «4»
ترجمه
و بسا از بلديكه هلاك گردانيديم آنرا پس آمد آنرا عذاب ما در شب يا در حاليكه آنها در خواب قيلوله بودند.
تفسير
چه بسيار از اهالى بلاد كه بعذاب الهى براى مخالفت با انبياء و اوامر ايشان گرفتار شدند در وقت غير مترقب مانند قوم لوط كه در شب عذاب بر آنها نازل شد و مانند قوم شعيب كه نيمه روز وقتى كه در خواب قيلوله بودند بعذاب الهى گرفتار شدند با آنكه انتظار نداشتند و باستراحت مشغول بودند و بيا تا مصدر است در موضع حال و بمعنى بائتين استعمال شده يعنى در حاليكه بيتوته كنندگان يا قيلوله كنندگان بودند و معلوم است كه عذاب غير مترقب ناگوارتر چنانچه نعمت غير مترقبه گواراتر است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ كَم مِن قَريَةٍ أَهلَكناها فَجاءَها بَأسُنا بَياتاً أَو هُم قائِلُونَ «4»
و چه بسيار از شهرستانهايي که ما آنها را هلاك كرديم بعذاب خود پس عذاب ما آمد آنها را شبانه يا آنها در موقع اشتغال بكارها که قبل از ظهر بوده.
اينکه آيه شريفه تهديد ميكند كفار و اهل معاصي را که ايمن از نزول عذاب نباشيد که بسا در حال غفلت بغتة عذاب نازل ميشود يا در نيمه شب موقعي که در خواب راحت خوابيده باشيد يا در موقعي که در بازار مشغول كار يا خواب قيلوله رفته باشيد چنانچه سابقين شما گرفتار شدند.
وَ كَم مِن قَريَةٍ كم در اينجا بمعني كثرت است يعني چه بسيار، و من تبعيضيه يعني بعض، و قرية مراد اهل قريه است يعني چه بسيار از اهالي شهرستانها را و ممكن است مراد خود شهرستانها باشد مثل نقاطي که بسيل يا بزلزله و خسف يا بطوفان بكلي منهدم شده و اهل آنها نابود شدهاند مثل زمان نوح که بغرق تمام عمارات دنيا خراب شد يا زمان هود که بباد منهدم گرديد يا زمان لوط که عاليها سافلها شد.
أَهلَكناها آن قريهها را يا اهل آنها را نابود كرديم، اگر مراد هلاكت
جلد 7 - صفحه 271
دنيوي باشد و اما اگر مراد هلاكت اخروي باشد يعني گرفتار عذاب ابدي شدند و بعيد نيست که هر دو باشد هم در دنيا بعذابهاي الهي معذب شدند و هم در آخرت فَجاءَها بَأسُنا بَياتاً فاء فاء تفريع است و معني اينکه نيست که بعد از هلاكت بأس الهي آمده باشد بلكه قضيه عكس است بأس که آمد آنها هلاك شدند و لكن اينکه جمله بيان كيفيت هلاكت است يعني هلاكت آنها دو نحوه بود يا نزول بأس بوده که همه خواب بودند مثل قوم لوط، و كلمه بيات از بيتوته يعني در مكاني شب را بصبح آوردن و بيت را هم بيت گفتند چون محل بيتوته است.
أَو هُم قائِلُونَ از ماده قيلوله است كنايه از قبل الزوال است اشاره به اينكه بأس الهي در نهار بوده، و ممكن است از ماده قول باشد يعني مشغول گفتگو و مقاوله در بازار خريد و فروش بودند که بأس آمد مثل صيحه و صاعقه براي ثمود و قوم شعيب و اينکه دو مورد از باب مثال است و الّا عذاب قوم نوح بغرق و همچنين فرعونيان و عذاب عاد بباد و قوم ابرهه بسنگريزه و خسف قارون و اموالش و غير اينها بسيار بوده يا روز يا شب.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 4)- اقوامی که نابود شدند! این آیه و آیه بعد در واقع «فهرستی» است، اجمالی از سرگذشت اقوام متعددی همچون قوم نوح و فرعون و عاد و ثمود و لوط که بعدا خواهد آمد.
قرآن در اینجا به آنهایی که از تعلیمات انبیاء سرپیچی میکنند و به جای اصلاح خویش و دیگران بذر فساد میپاشند، شدیدا اخطار میکند که نگاهی به زندگانی اقوام پیشین بیفکنید و ببینید «چقدر از شهرها و آبادیها را ویران کردیم» و مردم فاسد آنها را به نابودی کشانیدیم! (وَ کَمْ مِنْ قَرْیَةٍ أَهْلَکْناها).
سپس چگونگی هلاکت آنها را چنین تشریح میکند: «عذاب دردناک ما، در دل شب (در ساعاتی که در آرامش فرو رفته بودند) یا در وسط روز، به هنگامی که پس از فعالیتهای روزانه به استراحت پرداخته بودند به سراغ آنها آمد» (فَجاءَها بَأْسُنا بَیاتاً أَوْ هُمْ قائِلُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم